بانک امریکا (BOFA) می گوید پاول بازارها را فریب داده است و با نگاهی به سال 1986 می توان گفت که “تئوری مارادونا در مورد نرخ بهره، زنده و در حال اجراست”.
مروین کینگ، رئیس بانک انگلستان، تئوری مارادونا را برای اولین بار در دهه 2000 تدوین کرد که اشاره به گل دوم مارادونا به انگلیس در جام جهانی 1986 دارد.
او در خط میانی شروع به دویدن به سمت دروازه کرد، شش بازیکن از جمله دروازه بان را دریبل کرد و گل زد. بارزترین ویژگی این بود که مارادونا در یک خط مستقیم به سمت دروازه حرکت کرد.
“چرا او در این امر (دریبل زدن) موفق شد؟ از آنجایی که مدافعان انگلیس انتظار داشتند که او به سمت راست یا چپ حرکت کند، بنابراین با توجه به انتظارات مدافع، بهینه بود که او در یک خط مستقیم به جلو حرکت کند.”
این روشی است که بانکهای مرکزی گاهی اوقات در سیاستهای پولی خود را اعمال میکنند.
آنها به بازارها اجازه می دهند که باور کنند در مسیری خاص حرکت خواهند کرد و در اصل آنها به بازارها اجازه می دهند تا برای آنها تسهیل یا انقباض را انجام دهند.